ایمیلهای ردوبدلشده بین بنیانگذاران OpenAI، از نگرانی خالقان ChatGPT از سلطهی مطلق ایلان ماسک بر هوش مصنوعی قوی میگوید.
شکایت ثروتمندترین مرد جهان از شرکتی که سریعترین رشد را بین شرکتهای هوش مصنوعی حال حاضر جهان دارد، روزبهروز ابعاد جدیتر و جنجالیتر به خود میگیرد: در شکوائیهی اخیر ایلان ماسک علیه شرکت OpenAI، ابعاد پرونده گستردهتر و پیچیدهتر شده است و نام متهمان جدیدی را در مرکز مباحثات اخلاقی و حقوقی مشاهده میکنیم.
شرکت OpenAI که سال ۲۰۱۵ توسط ۱۱ بنیانگذار و بهعنوان آزمایشگاهی غیرانتفاعی (Non-Profit) تأسیس شد، مأموریت خود را توسعهی هوش مصنوعی قوی (AGI) و انسانگونه برای منفعت عمومی اعلام کرده بود؛ اما با آغاز سرمایهگذاریهای کلان شرکتهای بزرگ فناوری از جمله مایکروسافت، ماهیت شرکت بهتدریج دستخوش تغییراتی شد.
در ماههای اخیر جمع قابل توجهی از مدیران و محققان قدیمی شرکت که با رویکرد سم آلتمن برای سودآوری بیشتر و حرکت به سمت ساختار تجاری مخالف بودند، اوپنایآی را ترک کردهاند. بااینحال بهنظر نمیرسد سم آلتمن تحتتأثیر اتفاقات، بلندپروازیهای خود را متوقف کند.
در این میان تنها ایلان ماسک بهعنوان یکی از بنیانگذاران اولیه، از مقابله با آلتمن دست برنداشته است و سرسختانه شکایت خود را از پیشروترین شرکت هوش مصنوعی جهان (که حالا حدود ۱۵۷ میلیارد دلار ارزشگذاری میشود) پیگیری میکند.
چهار ماه پیش ایلان ماسک از شکایتی که پیشازاین از OpenAI بهدلیل نقض مأموریتش بهعنوان یک شرکت غیرانتفاعی کرده بود، صرفنظر کرد، اما یک ماه بعد دوباره پرونده را از سر گرفت. حالا در شکایت اصلاحشدهای که ۱۴ نوامبر (۲۴ آبان ۱۴۰۳) به دادگاه ارائه شد، نام متهمان جدیدی از جمله مایکروسافت، رید هافمن (همبنیانگذار لینکدین)، دی تمپلتون (عضو سابق هیئتمدیره OpenAI و معاون مایکروسافت) و حتی دادستان ایالت کالیفرنیا هم دیده میشود.
البته صف شاکیان هم طولانیتر شده است و علاوهبر ایلان ماسک، شیوون زیلیس مدیر نورالینک و عضو سابق OpenAI و شرکت هوش مصنوعی xAI نیز اتهاماتی را به رفتارهای تجاری و انحصاری سم آلتمن و شرکایش وارد کردهاند.
برخی از اتهامات در شکایت قبلی ماسک نیز مطرح شده بود؛ مانند نقض مأموریت بشردوستانهی شرکت اوپنایآی و این ادعا که مدیران شرکت از سرمایه و نیت ماسک سوءاستفاده کردهاند؛ اما پروندهی اخیر از زاویهای دیگر هم نظر رسانهها و دنیای فناوری را به خود جلب میکند: اتهام روابط انحصاری میان اوپنایآی و مایکروسافت و نقش افرادی که به تسهیل این روابط کمک کردهاند. همچنین حالا کل فرایند تغییر مسیر اوپنایآی برای تبدیلشدن به شرکتی انتفاعی یا عامالمنفعه، در هالهای از ابهام قرار میگیرد.
به گزارش بلومبرگ، راب بونتا دادستان کل کالیفرنیا، در حال بررسی روند تغییر ساختار اوپنایآی از یک نهاد غیرانتفاعی به شرکتی با اهداف تجاری است و ایلان ماسک با شکایت از او تلاش میکند جلوی این تغییر را بگیرد.
نکتهی جالب اینکه ایلان ماسک برخی از ایمیلهایی را که میان او و سم آلتمن پیش از تأسیس اوپنایآی ردوبدل شده، بهعنوان مدرک به دادگاه تحویل داده است. اگرچه هیچکدام از اتهامات این پرونده هنوز ثابت نشدهاند، اما افشای ایمیلها در نوع خود جالب بهنظر میرسد و دیدگاه روشنتری از اتفاقات پشت پرده ارائه میدهد.
هدف ماسک این بود که با ارائهی ایمیلها، ماجرای شکلگیری OpenAI را از نگاه خود شرح دهد. وکلای او میگویند آلتمن در روزهای اول، احتمالات را بررسی میکرد و میخواست مدیرعامل تسلا را متقاعد کند تا سرمایه و ارتباطاتش را به این پروژه بیاورد.
ماجرای تأسیس شرکت OpenAI
در متن شکایت میخوانیم که اوایل مارس ۲۰۱۵، این دو رهبر فناوری پیشنویس نامهای سرگشاده به دولت آمریکا را آماده کردند و در آن ضرورت وضع قوانینی برای ایمنی هوش مصنوعی را برشمردند. وکلای ماسک مدعی هستند که پس از این جریان آلتمن به «فرصتی» پی برد که باعث شد ایمیل زیر را به ماسک ارسال کند:
خیلی به این فکر میکردم که آیا میتوان بشریت را از توسعهی هوش مصنوعی باز داشت؟ و تقریباً مطمئنم پاسخ منفی است. اگر قرار باشد این اتفاق رخ دهد، فکر میکنم بهتر است کسی بهجز گوگل این کار را انجام دهد.
نظرت دربارهی اینکه YC پروژهای در منهتن برای هوش مصنوعی راهاندازی کند، چیست؟ حس میکنم میتوانیم بیش از ۵۰ نفر کارشناس برجسته را جذب کنیم. میتوانیم ساختارش را طوری طراحی کنیم که فناوری از طریق یک مؤسسهی غیرانتفاعی به عموم مردم تعلق داشته باشد؛ اما افرادی که روی آن کار میکنند در صورت موفقیت، پاداشی شبیه استارتاپها دریافت کنند. مسلماً همهی مقررات را هم کاملاً رعایت میکنیم.
ماسک این ایمیل را با جملهای کوتاه پاسخ میدهد: «احتمالاً ارزش گفتوگو را دارد.»
یک ماه بعد، آلتمن در پیگیری پاسخ «غیرقطعی» ماسک، ایمیل دیگری برای او میفرستد که در آن پیشنهاد مفصلی برای یک آزمایشگاه جدید هوش مصنوعی ارائه میدهد. طبق اسناد دادگاه، پیشنهاد آلتمن به شرح زیر است:
- ۱) مأموریت ما ایجاد اولین هوش مصنوعی عمومی و استفاده از آن برای توانمندسازی مردم خواهد بود، البته نسخهی توزیعشدهای که در چشمانداز آینده، ایمنترین حالت بهنظر برسد. بهطور کلیتر، ایمنی باید ضرورتی مهم باشد.
- ۲) فکر میکنم ایدئال این باشد که با گروهی ۷ الی ۱۰ نفره شروع کنیم و بعد تیم را گسترش دهیم. ما یک ساختمان اضافی خوب در مانتنویو داریم که تیم میتواند از آن استفاده کند.
- ۳) در مورد ساختار مدیریتی، فکر میکنم باید با ۵ نفر شروع کنیم و پیشنهاد میکنم تو، بیل گیتس، پیر امیدیار، داستین موسکوویتز و خود من این گروه را تشکیل دهیم. در مواردی که بهوضوح مشخص نیست کارها چگونه باید اجرا شود، ما ۵ نفر تصمیم خواهیم گرفت. محققان مزایای مالی قابل توجهی دریافت میکنند؛ اما این مزایا ارتباطی با آنچه میسازند، نخواهد داشت. این امر مانع از اختلاف و درگیری میشود: ما حقوق رقابتی به آنها پرداخت میکنیم و بهعنوان مزایای بیشتر هم سهام YC را به آنها میدهیم. ما بهطور مداوم دربارهی اینکه چه کارهایی باید متنباز باشند و چه کارهایی نباید باشند، گفتوگو خواهیم داشت. در نهایت کسی را برای مدیریت تیم میآوریم، اما او احتمالاً نباید در هیئتمدیره جایگاهی داشته باشد.
- ۴) آیا علاوه بر مدیریت نقش دیگری را هم در شرکت بهعهده میگیری؟ فکر میکنم حضور تو برای هدایت کارها در مسیر درست و جذب بهترین افراد خیلی مفید باشد. در حالت ایدئال میتوانی ماهی یکبار یا هر چند وقت یکبار بیایی و با تیم دربارهی پیشرفتهای کار صحبت کنی. ما معمولاً به افرادی که بهصورت محدود در YC مشارکت میکنند «شریک پارهوقت» میگوییم (مثل پیتر تیل، هرچند او اخیراً خیلی در پروژههایمان مشارکت دارد) اما میتوانیم هر اسم دیگری که بخواهی روی آن بگذاریم. حتی اگر واقعاً نمیتوانی روی پروژه وقت بگذاری، همین که بهصورت عمومی از آن حمایت کنی هم احتمالاً برای استخدام افراد خیلی مفید خواهد بود.
- ۵) به نظر من بهترین برنامه برای «تنظیم مقررات» این است که صبر کنیم تا پروژه شروع شود؛ بعد میتوانم بیانیه را با پیامی مثل این منتشر کنم: «حالا که داریم این کار را انجام میدهیم، خیلی دربارهی این فکر کردهام که دنیا برای ایمن نگهداشتن توسعهی هوش مصنوعی به چه نوع محدودیتها و مقرراتی نیاز دارد.» اگر دوست نداری نامت بهعنوان یکی از امضاکنندگان نامه بیاید، مشکلی نیست.
پاسخ ماسک تنها این بود: «با همهی موارد موافقم.» و بدینترتیب، اوپنایآی متولد شد.
بازتاب قدرتطلبی ماسک و آلتمن در ایمیلهای ایلیا سوتسکور
سالها بعد از استعفای ایلان ماسک از هیئتمدیرهی OpenAI، وبسایت خبری Semafor در گزارشی نوشت که ماسک قصد داشت شرکت را بهتنهایی اداره کند تا از گوگل پیشی بگیرد؛ اما وقتی درخواستش رد شد، سرمایهاش را بیرون کشید و شرکت را ترک کرد.
یکی از جالبترین ایمیلها مربوط به ایلیا سوتسکور، دانشمند ارشد سابق OpenAI است که نگرانیهای تیم دربارهی رهبری ماسک را توضیح میدهد:
ساختار کنونی به تو این امکان را میدهد که بهصورت یکجانبه هوش مصنوعی قوی (AGI) را تحت کنترل مطلق خود داشته باشی. تو اعلام کرده بودی که نمیخواهی AGI نهایی را کنترل کنی، اما در طول این مذاکرات نشان دادهای که کنترل مطلق برایت اهمیت زیادی دارد.
بهعنوانمثال، گفته بودی که باید مدیرعامل شرکت جدید باشی تا همه بدانند که تو مسئول این شرکت هستی. درعینحال میگویی از مدیرعامل شدن متنفری و ترجیح میدهی مدیرعامل نباشی. بنابراین، ما نگران هستیم که با پیشرفت واقعی شرکت به سمت AGI، تصمیم بگیری که کنترل مطلقت بر شرکت را حفظ کنی، برخلاف نیات فعلیات.
هدف OpenAI این است که آیندهای خوب خلق کند و مانع از دیکتاتوری AGI شود. تو از اینکه دمیس هسابیس (از دیپمایند گوگل) بتواند دیکتاتوری AGI ایجاد کند، نگرانی. ما هم نگرانیم. بنابراین اصولاً ایجاد ساختاری که به تو اجازه دهد دیکتاتور شوی، ایدهی بدی است؛ مخصوصاً زمانی که میتوان ساختار دیگری ایجاد کرد که از این احتمال جلوگیری کند.
اما موضوع صرفاً کنترل شرکت و هوش مصنوعی قوی نبود. در این ایمیلها میبینیم که سوتسکور با لحن مشابهی در مورد سم آلتمن نیز ابراز نگرانی میکند و همان چیزی را میگوید که بعدها هیئتمدیرهی شرکت آن را «صداقت نداشتن مداوم آلتمن» خواند:
ما نمیتوانیم کاملاً به قضاوتهایت اعتماد کنیم، زیرا تابع هزینهات را نمیفهمیم. ما نمیفهمیم چرا عنوان مدیرعامل برایت اینقدر مهم است. دلایلی که برای این امر عنوان میکنی نسبت به گذشته تغییر کردهاند و درک درست انگیزههایت دشوار شده است. آیا واقعاً AGI را انگیزهی اصلی خود میدانی؟ این موضوع با اهداف سیاسی تو چه ارتباطی دارد؟
نقش شرکت تسلا در شکلگیری OpenAI
طبق شواهد، OpenAI در سال ۲۰۱۷ بهطور جدی قصد خرید شرکت تراشهسازی Cerebras را داشت (یا میخواست با آن ادغام شود) و بهنظر میرسید این اقدام از طریق منابع تسلا انجام میشود. همانطور که سوتسکور در ایمیلی مینویسد:
درصورتیکه تصمیم بگیریم Cerebras را بخریم، قویاً حس میکنم که این کار از طریق تسلا انجام خواهد شد.
بااینحال، این معامله انجام نشد و دلیل آن نیز در ایمیلها ذکر نشده است.
این جریان به زمانی برمیگردد که ماسک به دنبال این بود که OpenAI را به یکی دیگر از شرکتهای خود تبدیل کند و رهبران شرکت نیز نسبتبه احتمالات، ذهن بازتری داشتند. همانطور که آندریج کارپاتی، یکی از همبنیانگذاران OpenAI نوشت:
همانطور که قبلاً اشاره کردم، امیدوارکنندهترین گزینه این است که OpenAI به تسلا متصل شود و از آن بهعنوان منبع مالی استفاده کند. اگر این کار را بهخوبی انجام دهیم، صنعت حملونقل به اندازهی کافی بزرگ است که بتوانیم ارزش بازار تسلا را به میزان بسیار زیادی (حدود صد میلیارد دلار) افزایش دهیم و از این درآمد برای تأمین مالی کارهای AI در مقیاس مناسب استفاده کنیم.
اما این اتفاق هم رخ نداد. البته ارزش بازار تسلا افزایش یافت اما نه به نحوی که کارپاتی تصور میکرد. او که بعدها در بخشی از زیرمجموعههای توسعهی تسلا مشغول به کار شد، نتوانست کمک معناداری به درآمد این شرکت کند.
اولین پیشنهاد مایکروسافت
مایکروسافت از سال ۲۰۱۶ پیشنهاد همکاری مالی با OpenAI را مطرح کرده بود و ۶۰ میلیون دلار اعتبار رایانشی در پلتفرم آژور را به این شرکت ارائه داد، مشروط به اینکه دو شرکت یکدیگر را تبلیغ کنند؛ اما ماسک از این همکاری بیزار بود و گفت که آن را «مشمئزکننده» میداند.
دو شرکت نهایتاً به توافق رسیدند، اما بدون چنین تعهدی. ماسک در این زمینه نوشت: «نمیخواهیم مانند پادوی مایکروسافت به نظر برسیم.»
مخالفت ماسک با آلتمن در زمینهی فروش توکن
یکی دیگر از جزئیات ناآشنای این پروندهی شکایت اصلاحشدهی ۱۰۷ صفحهای، این بود که سم آلتمن در ژانویهی ۲۰۱۸ پیشنهاد کرد اوپنایآی ارز دیجیتال خود را بفروشد، اما سازمان، ساختار سود محدود (capped-profit) را انتخاب کرد.
در ایمیلی که ماسک به پرونده ضمیمه کرده، آلتمن نوشته است:
صرفاً جهت اطلاع، با برخی از اعضای تیم ایمنی صحبت کردم و نگرانیهای زیادی درباره عرضهی اولیه سکه (ICO) و پیامدهای ناخواستهی احتمالی آن در آینده مطرح شد. میخواهم تأکید کنم که این موضوع باید محرمانه بماند، اما فکر میکنم خیلی مهم است که موافقت همه را جلب کنیم و به افراد فرصت دهیم از همین اول نظر بدهند.
ظاهراً ماسک با قاطعیت ایدهی فروش توکن و رمزارز را رد کرد. او در ایمیلی که برای آلتمن، گرگ بروکمن، ایلیا سوتسکور و دیگر بنیانگذاران اوپنایآی فرستاد، نوشت:
من رویکرد ICO را بررسی کردم و از آن حمایت نخواهم کرد. به نظر من، این کار فقط باعث سقوط شدید اعتبار OpenAI و همهی کسانی میشود که با عرضهی اولیهی سکه مرتبط هستند.
صفحات جدید پرونده با موضوع انحصارگرایی
در شکایت جدید، وکلای ماسک استدلال میکنند که OpenAI اکنون «فعالانه» برای حذف رقبایی مانند xAI تلاش میکند و این کار را با تعهدگرفتن از سرمایهگذاران برای دور نگهداشتن پولشان از این شرکتها انجام میدهد. آنها همچنین مدعی هستند که اوپنایآی بهطور ناعادلانهای از زیرساختها و تخصص مایکروسافت بهرهمند میشود.
در این شکایت که در دادگاه فدرال اوکلند کالیفرنیا ثبت شده، آمده است:
xAI به این دلیل که نتوانسته در شرایطی مشابه اوپنایآی، به منابع محاسباتی مایکروسافت دسترسی داشته باشد، آسیبدیده است. مایکروسافت و اوپنایآی اطلاعات حساس و رقابتی را بهطور انحصاری با یکدیگر تبادل میکنند که این موضوع میتواند مزیت ناعادلانهای برای آنها ایجاد کند و به رقبا آسیب برساند.
مایکروسافت که اولینبار در سال ۲۰۱۹ در OpenAI سرمایهگذاری کرد، سال گذشته با سرمایهگذاری ۱۳ میلیارد دلاری در این استارتاپ مشارکت خود را بهطرز چشمگیری گسترش داد. با این اقدام مایکروسافت عملاً ۴۹ درصد از سود اوپنایآی را در اختیار گرفت. علاوهبراین اوپنایآی بهطور گسترده از زیرساختهای سختافزاری ابری مایکروسافت برای آموزش، بهینهسازی و اجرای مدلهای هوش مصنوعی خود مانند ChatGPT استفاده میکند.
ایلان ماسک در این شکایت، رید هافمن را نیز که همزمان در هیئتمدیره مایکروسافت و اوپنایآی حضور داشت و همچنین یکی از شرکای شرکت سرمایهگذاری Greylock بود، به دسترسی غیرمجاز به اطلاعات حساس متهم میکند.
مشاور ماسک میگوید Greylock روی استارتاپ هوشمصنوعی Inflection که امسال توسط مایکروسافت خریداری شده، سرمایهگذاری کرده است؛ با این حساب بهطور منطقی میتوانیم اینفلکشن را رقیب اوپنایآی درنظر بگیریم.
در پروندهی جدید همچنیندی تمپلتون، که مایکروسافت برای مدت کوتاهی او را بهعنوان ناظر هیئت بدون رأی در OpenAI منصوب کرد، به نقض قوانین ضدانحصار متهم شده؛ زیرا بهعقیدهی شاکیان، توافقات بین مایکروسافت و OpenAI را تسهیل کرده است.
در این شکایت میخوانیم:
هدف از ممنوعیت حضور اعضای مشترک در هیئتمدیرهی شرکتهای مختلف، جلوگیری از تبادل اطلاعات حساس رقابتی است که میتواند قوانین ضدانحصاری را نقض کند، یا به بستری برای هماهنگی فعالیتهای ضدرقابتی تبدیل شود. حضور رید هافمن و دی تمپلتون در هیئتمدیره اوپنایآی، این هدف را تضعیف میکرد.
اما در سمت شاکیان، نام شیوون زیلیس که سال ۲۰۲۳ پس از ۴ سال عضویت در هیئتمدیرهی اوپنایآی استعفا داد، نیز به چشم میخورد. زیلیس میگوید بارها نگرانیهای خود را درمورد معاملات داخلی این شرکت مطرح کرده، اما حرفهایش مورد بیتوجهی قرار گرفته است. این نگرانیها از نظر محتوایی شباهت زیادی به گفتههای ماسک دارند.
زیلیس که بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ بهعنوان مدیر پروژه در تسلا فعالیت داشت، بهعنوان رهبر تحقیقات شرکت نورالینک ایلان ماسک نیز شناخته میشود و درعینحال مادر سه فرزند او است.
در متن شکایتنامه علیه OpenAI آمده است:
هیچ پیشنویس زیرکانه یا معاملهی خلاقانهای نمیتواند آنچه را در اینجا رخ داده، پنهان کند. اوپنایآی، شرکتی که ماسک بهعنوان یک نهاد خیریه مستقل، با تعهد به ایمنی و شفافیت بنیانگذاری کرد، بهسرعت در حال تبدیلشدن به زیرمجموعهی تماماً انتفاعیِ مایکروسافت است.
در هر صورت، محور اصلی دعوی کماکان ثابت میماند: اینکه اوپنایآی از مشارکت اولیهی ماسک در شرکت سود برده است، اما به وعدههای غیرانتفاعی خود برای ارائهی نتایج تحقیقات هوش مصنوعی، عمل نمیکند. اوپنایآی همچنان ادعای ماسک را رد میکند و آن را بیاساس میخواند.
به قلم : سرکار خانم پویش پورمحمد
منبع : زومیت