رفیق کاردُرستمون، به فروشگاه اینترنتی کاردرست، خوش اومدی ❤️

سبد خرید
0

سبد خرید شما خالی است.

حساب کاربری

یا

حداقل 8 کاراکتر

91693461021

با ما در تماس باشـید

پرسش‌هایی که هنوز هیچ پاسخی ندارند!

زمان مطالعه20 دقیقه

تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۲تعداد بازدید : 194نویسنده : دسته بندی : وبلاگ
پرینت مقالـه

می پسنـدم0

اشتراک گذاری

اندازه متن12

انسان در طول تاریخ به پیشرفت‌های زیادی دست یافته و معماهای بی‌شماری را حل کرده است. اما اسراری وجود دارند که احتمالا به این زودی‌ها کشف نخواهند شد.

به سختی می‌توان ادعا کرد کنجکاوی ویژگی منحصر‌به‌فرد انسان‌ها است. برای مثال، برخی از گونه‌های موش‌های صحرایی و میمون‌ها نیز به اجسام جدید علاقه نشان می‌دهند، تاجایی که حاضرند برای به دست آوردن پاداشِ یادگیری تلاش کنند. با‌این‌حال، نمی‌توان انکار کرد که کنجکاوی، رشد بشر را بیش از هرگونه شناخته‌شده دیگری به پیش رانده است.

بسیاری از حوزه‌های زندگی ازجمله پزشکی، ارتباطات و حمل‌ونقل ازنظر کارآیی و راحتی بسیار پیشرفت کرده‌اند. درواقع، ما از زمان استفاده از ماهی‌های الکتریکی برای درمان میگرن و این تصور اشتباه که استخوان‌های دایناسورها بیضه‌های بزرگ فسیل‌شده هستند، پیشرفت‌ بسیار زیادی کرده‌ایم. اما هنوز پرسش‌های مهمی وجود دارد که حتی بزرگ‌ترین ذهن‌های جهان پاسخ آن‌ها را پیدا نکرده‌اند. در ادامه به برخی از پیچیده‌ترین معماهایی اشاره می‌شود که احتمالا تا ۵۰ سال آینده نیز حل نخواهند شد.

اولین موجود زنده روی زمین چگونه حیات به دست آورد؟

زمین حدود ۴٫۵ میلیارد سال است که وجود دارد و شواهد به‌دست‌آمده از سوابق فسیلی نشان می‌دهد قدیمی‌ترین اشکال حیات ۶۰۰ میلیون بعد ظاهر شده‌اند. در این شرایط، عجیب نیست که یکی از قدیمی‌ترین چالش‌های بشر تعیین شرایط دقیقی است که تحت آن زندگی روی زمین آغاز شده است.

یکی از تئوری‌های مطرح‌شده درمورد پیدایش حیات روی زمین که بر امکان منشا گرفتن حیات از «سوپ بنیادین» متکی است، بر ترکیب شیمیایی سیاره زمین پیش از ظهور اولین اشکال حیات تاکید می‌کند. تئوری دیگری می‌گوید عناصر سازنده حیات ممکن است توسط دنباله‌دارها به زمین آمده باشند.

یکی از قدیمی‌ترین تلاش‌ها برای کشف منشا حیات به قرن چهارم پیش از میلاد، یعنی مدت‌ها پیش از رواج گرفتن روش علمی برمی‌گردد.

مردم پس از مشاهده این موضوع که مگس‌ها، کرم‌ها و سایر موجودات ظاهرا از خاک و غذای فاسد بیرون می‌آیند، فکر می‌کردند زندگی می‌تواند به‌طور خودبه‌خود ایجاد شود، یعنی موجودات زنده از موجودات غیرزنده به وجود می‌آیند. این موضوع درنهایت توسط طبیعت‌شناسان قرن ۱۷ ازجمله فرانچسکو ردی رد شد. او با آزمایش‌هایش روی گوشت فاسد ثابت کرد کرم حشره و مگس از چیزهای غیرزنده بیرون نمی‌آیند. همچنین ماریا زیبلا مریان مراحل دگردیسی حشرات را مستند کرد

اکنون دانشمندان می‌دانند زندگی زمینی به سه عنصر نیاز دارد: انرژی، عناصر ضروری (مانند کربن، هیدروژن و اکسیژن) و آب. صرف‌نظر از این موارد، هنوز نمی‌توانیم نحوه ترکیب عناصر مذکور برای ایجاد حیات را بازتولید کنیم.

چگونه و چرا مغز انسان آگاهی ایجاد می‌کند؟

در این لحظه دقیقا آگاه هستید که درحال خواندن این مقاله هستید. این امر توسط آگاهی شما ممکن می‌شود که همچنین به شما توانایی حس کردن احساسات، ایجاد افکار، تجربه درد و واکنش به محرک‌های اطراف خود را در سطحی بالاتر از آنچه برای بقای شما ضروری است، می‌دهد. اما چگونگی و چرایی آگاهی انسان سوالاتی هستند که کارشناسان هنوز نمی‌توانند به آن‌ها پاسخ دهند.

به‌نوشته‌ی مجله‌ی ساینتیفیک امریکن، دیدگاه پژوهشگران در ارتباط با آگاهی انسان معمولا در دو دسته قرار می‌گیرد: گروهی می‌گویند انسان خردمند به دلیل توانایی داشتن تجربیات ذهنی منحصر‌به‌فرد است و گروه دیگر معتقدند آگاهی توانایی خاصی نیست، بلکه عملکردی زیستی است که همه موجودات از آن برخوردار هستند.

در مقاله‌ای که سال ۲۰۱۸ در مجله‌ی Frontiers in Psychology منتشر شد، پژوهشگران این تئوری را مطرح کردند که سه جزء رفتار (استفاده از ابزار، توانایی برقراری ارتباط و سرگرمی خودانگیخته) در انسان به‌طور متفاوتی عمل می‌کنند و بنابراین آگاهی را ممکن می‌سازند. درهمین‌حال، دانشمندان در مطالعه‌ای که سال ۲۰۲۳ در مجله نیچر منتشر شد، از داده‌های تصویربرداری عصبی برای بررسی ساختار عملکردی مغز با توجه به سه بعد اصلی آگاهی (هشیاری، آگاهی و یکپارچگی حسی) استفاده کردند. با‌این‌حال، هنوز نمی‌دانیم چرا سیگنال‌های الکتریکی در مغزهای ما آگاهی را تولید می‌کنند.

آیا جهان وجود دارد؟

نظریه بیگ‌بنگ رایج‌ترین ایده پذیرفته‌شده درمورد تولد همه چیز است: نقطه‌ی فوق داغی که در طول میلیاردها سال گسترش پیدا کرد و به جهانی تبدیل شد که امروزه شاهد آن هستیم. اما درحالی‌که این تئوری توضیحی قابل‌قبول و مبتنی‌بر ریاضی درمورد چگونگی پیدایش جهان ارائه می‌کند، به چرایی وجود آن نمی‌پردازد. مقاله‌ای که در نسخه ۱۹۹۹ مجله‌ی Philosophy منتشر شد، به سه پاسخ احتمالی می‌پردازد: جهان وجود خود را مدیون خالقی پرتوان است. جهان صرفا به این دلیل وجود دارد که وجود دارد و شاید بغرنج‌تر از همه، جهان ازطریق حلقه زمانی بسته‌ای مسئول وجود خود است.

براساس نوشته‌های گوتفرید ویلهلم لایبنیتس، فیلسوف قرن هفدهم، موجودی حقیقی (یعنی خدا) مسئول خلقت جهان بوده است. به‌عبارت‌دیگر همیشه باید چیزی وجود داشته باشد تا جهان به وجود آید. با‌این‌حال، متفکران دیگر با درنظر گرفتن جهان به‌عنوان واقعیتی بی‌چون‌و‌چرا یا چیزی که به توضیح بیشتر نیاز ندارد، با این سوال برخورد می‌کنند. همچنین «طرح بدون مرز» وجود داد که توسط فیزیکدانان نظری استیون هاوکینگ و جیمز هارتل در سال ۱۹۸۳ ارائه شده است. براین‌اساس، جهان نه آغازی دارد و نه پایانی، پس جستجو برای هریک بیهوده است. همان‌طور که هاوکینگ بیان کرد: مثل این است که بپرسیم در جنوب قطب جنوب، چه چیزی وجود دارد.

چرا به خواب نیاز داریم؟

خواب چیزی است که نمی‌توانیم بدون آن زندگی کنیم. ما حدود یک سوم از زندگی خود را درحالت خواب می‌گذرانیم و سلامت کلی ما تا حد زیادی به خواب کافی بستگی دارد. اگرچه هنوز دراین‌باره آگاهی نداریم که چرا خواب نیازی زیستی است، نه امری صرفا لذت‌بخش.

پژوهشگران چندین تئوری برای توضیح نیاز به خواب ارائه کرده‌اند. برخی از کارشناسان می‌گویند خواب برای حفظ انرژی نیاز است: بنا به پژوهش‌های انجام شده، هشت ساعت خواب روزانه می‌تواند مصرف انرژی فرد را ۳۵ درصد کاهش دهد و انسان‌ها در هنگام خواب کمترین انرژی را مصرف می‌کنند.

طبق تئوری دیگر، خواب به‌عنوان مکانیسمی برای ریکاوری ذهن، ترمیم عضلات و ترمیم سلولی عمل می‌کند. پژوهشگران در مطالعه‌ای که در مجله‌ی Sleep منتشر شد، موش‌ها را چند روز درحالت خواب صفر قرار داده بودند. حیوانات علائم افزایش مصرف انرژی و بدتر شدن سلامتی را نشان دادند و همگی پس از یک ماه مردند.

درنهایت، تئوری انعطاف‌پذیری مغز (تثبیت اطلاعات) نشان می‌دهد مغز از ساعاتی که در خواب می‌گذرانید، برای سازماندهی و پردازش اطلاعات کل روز استفاده می‌کند و درنتیجه بر عملکردهای شناختی تاثیر می‌گذارد.

با وجود تلاش‌های مداوم برای درک این موضوع که چرا به همان اندازه که به آب و غذا نیاز داریم، به خواب نیاز داریم، هنوز با پاسخ قطعی فاصله زیادی داریم.

درمان سرطان چیست؟

طبق اطلاعات منتشرشده در وب‌سایت WebMD، در سال ۲۰۲۱، سرطان موجب مرگ بیش از ده میلیون نفر در سراسر جهان شد. با وجود تقریبا دو قرن، پژوهش و بودجه اختصاص داده‌شده به پژوهش‌های سرطان، هنوز درمانی برای این بیماری کشف نشده و بعید است درمانی کامل برای کل سرطان‌ها پیدا شود.

یکی از دلایل اصلی که چرا درمانی برای سرطان وجود ندارد، این است که سرطان فقط یک بیماری نیست. بیش از ۲۰۰ نوع سرطان وجود دارد که بر قسمت‌های مختلف بدن تاثیر می‌گذارند و به روش‌های مختلفی بروز می‌کنند. علاوه‌براین، حتی سلول‌های سرطانی درون یک تومور نیز می‌توانند جهش‌های متفاوتی داشته باشند. بدتر از آن، سلول‌های سرطان در فرار از سیستم ایمنی بسیار ماهر هستند، به همین دلیل برخی از سلول‌های سرطانی می‌توانند از درمان جان سالم به در ببرند و به سایر قسمت‌های بدن سرایت کنند.

البته تشخیص سرطان لزوما پایان کار نیست. گزینه‌های درمانی متعددی وجود دارد و نرخ بقای جهانی در چند دهه اخیر به میزان زیادی بهبود یافته است. علاوه‌براین، کارشناسان می‌گویند تمرکز بر پیشگیری از سرطان نسبت به تلاش برای درمان آن، نتایج بهتری به همراه دارد. با‌این‌حال، درنهایت تنها راهی که یک بیماری سرطانی می‌تواند بگوید درمان شده است، این است که علائم ناپدید شوند و هرگز برای بقیه عمر ظاهر نشود.

تعداد کل گونه‌هایی که روی زمین زندگی می‌کنند، چقدر است؟

درحالی‌که این سوال که روی سیاره زمین چند گونه گیاهی و جانوری وجود دارد، سخت به‌نظر نمی‌رسد، رسیدن به پاسخ قطعی آن‌قدرها ساده نیست.

بررسی دستی تک تک گونه‌های روی زمین کاری بسیار پرزحمت است. به همین دلیل، کارشناسان برای دستیابی به برآوردهای ریاضی تکیه می‌کنند. اعداد حاصل بسته به فرمولی که استفاده می‌کنید، متفاوت است: «با مقایسه‌های مبتنی‌بر زیستگاه، این عدد بین ۳ تا ۵ میلیون به دست می‌آید؛ نسبت اندازه بدن به جمعیت نشان می‌دهد حیوانات خشکی‌زی به تنهایی ۱۰ میلیون از گونه‌های زمین را تشکیل می‌دهند و محاسبه براساس الگوهای متاثر از تکامل در طبیعت، رقمی درحدود ۸٫۷ میلیون گونه را پیشنهاد می‌کند.»

مطالعه‌ای که در مجله‌ی PNAS منتشر شده است، پس از بررسی توالی‌های دی‌ان‌ای گونه‌های میکروبی در سراسر سیاره به عدد شگفت‌انگیز یک تریلیون رسیده است که نشان می‌دهد هنوز بسیاری از گونه‌های میکروبی را شناسایی نکرده‌ایم.

موضوع تعریف دقیق گونه هم وجود دارد. در تعریف گونه، ویژگی‌های فیزیکی مشترک به‌تنهایی معتبر نیست، درحالی‌که تکیه بر توانایی تولیدمثل، نه تنها ارگانیسم‌های غیرجنسی بلکه همچنین گونه‌های متعارف جداگانه را که جفت‌گیری بین آن‌ها مشاهده شده است، از قلم می‌اندازد.

چرا ماشین آنتیکیترا بسیار جلوتر از زمان خود بود؟

تصور کنید درحال کاوش کشتی شکسته‌ای باستانی هستید و به ماشینی برمی‌خورید که بسیار جلوتر از زمان خود به‌نظر می‌رسد. این دقیقا همان چیزی است که غواصان بیش از صد سال پیش، وقتی درحال جستجوی بقایای کشتی باری رومی در نزدیکی آنتیکیترا یونان بودند، تجربه کردند.

دستگاه آنتیکیترا چندین سوال را ایجاد کرد: این دستگاه به چه منظوری ساخته شده بود؟ چگونه دانشمندان باستان چیزی را ساختند که بسیاری آن را اولین کامپیوتر آنالوگ می‌نامند؟ چرا دستگاه آنتیکیترا آن قدر از زمان خود جلو بود و چرا نمونه‌های بیشتری از آن را پیدا نکرده‌ایم؟

در طول سال‌ها، پژوهشگران توانسته‌اند تاحدودی مشخص کنند عملکرد اصلی دستگاه چه بوده است. کارشناسان پس از مطالعه‌ی ۸۲ قطعه‌ی دستگاه به این نتیجه رسیدند که این مکانیسم چرخ‌دنده‌ای که دارای قطعاتی از برنز بود، احتمالا برای نقشه‌برداری و ردیابی رویدادها و اجرام کیهانی (خصوصا سیاره‌ها، خورشید و ماه) در آسمان شب استفاده می‌شد.

با توجه به پیچیدگی دستگاه، دانشمندان حدس می‌زنند نمونه‌های اولیه یا حتی دستگاه‌های مشابه آن باید وجود داشته باشد. اما تا‌به‌حال چیزی شبیه آن را پیدا نکرده‌ایم. همان‌طور که آدام ووجیک، دانشمند مواد به گاردین گفت: «اگر یونانیان باستانی فناوری ساخت ماشین آنتیکیترا را داشتند، چرا از این فناوری برای ساخت ماشین‌های دیگری مانند ساعت استفاده نکردند؟»

آب از کجا آمد؟

با وجود این واقعیت که بیش از دو سوم سطح سیاره زمین را آب تشکیل می‌دهد، هنوز نمی‌توانیم با اطمینان بگوییم چرا این همه آب روی جهان ما وجود دارد. پی بردن به این موضوع که چگونه آب این قدر روی زمین فراوان شد، مستلزم درنظر گرفتن عناصری فراتر از فقط هیدروژن و اکسیژن است.

برای اینکه بتوان منشا آب روی زمین را به خوبی ردیابی کرد، هر تئوری قابل‌قبولی نه تنها باید نحوه پیدایش عناصری مانند هلیوم، کربن و نیتروژن را مورد توجه قرار دهد، بلکه همچنین باید با ایده‌های معاصر درمورد نحوه پیدایش منظومه شمسی سازگاری داشته باشد.

طبق یک تئوری، آب ممکن است ازطریق اجرام غنی از آب مانند شهاب‌سنگ‌ها و سیارک‌ها به زمین آمده باشد که مدت‌ها پیش به زمین برخورد کردند و اجزای لازم برای ایجاد آب را با خود به زمین آوردند. درحالی‌که این تئوری در‌حال‌حاضر متداول‌ترین توضیح است، برخی صحت آن را زیر سوال می‌برند.

در مطالعه‌ای که سال ۲۰۲۳ در مجله نیچر منتشر شد، پژوهشگران مقادیر بسیار اندک آب را در اجرام کیهانی در مجاورت منظومه شمسی اولیه شناسایی کردند. به‌عبارت‌دیگر درحالی‌که ممکن است آن‌ها مقداری آب با خود آورده باشند، بعید است منبع اصلی آن بوده باشند.

در همین حال، مقاله‌ی دیگری در سال ۲۰۲۳ در مجله نیچر پیشنهاد می‌کند که بیشتر آب سیاره ما ممکن است حاصل برهم‌کنش بین هیدروژن اتمسفر و اقیانوس‌های ماگمای ماقبل تاریخ بوده باشد. براین‌اساس، توضیح منشاء آب زمین می‌تواند مقداری از هر دو فرضیه باشد، اما هیچ کس نمی‌داند تا چه حد.

باغ‌های معلق بابل کجا بودند و آیا واقعاً وجود داشتند؟

مشهورترین نسخه از عجایب هفتگانه جهان باستان، مبتنی‌بر فهرستی است که فیلو اهل بیزانتیوم، مهندس یونانی در حدود سال ۲۲۵ قبل از میلاد تهیه کرد. در میان این هفت جاذبه فقط هرم جیزه از گذر زمان جان سالم به در برده است. اما شگفتی دیگری در این فهرست قرار دارد که به دلیل متفاوتی قابل‌توجه است: باغ‌های معلق بابل که گفته می‌شود پروژه‌ای از نبوکدنصر دوم، پادشاه بابل بوده است.

باغ‌های معلق بابل تنها مورد در فهرست شگفتی‌ها است که مکان آن مشخص نیست. درواقع، مکان این باغ‌ها چنان اسرارآمیز است که هیچ سند باستان‌شناسی قابل تاییدی برای مشخص کردن آن وجود ندارد. این امر موجب ایجاد تردیدهایی درباره وجود آن شده است. به جز چند توصیف «شبه‌معتبر» که توسط مورخان رومی و یونانی نوشته شده است، کمبود قابل‌توجهی در شواهد تاریخی دراین‌باره وجود دارد که باغ‌های معلق چگونه بودند یا کجا قرار داشتند.

برخی از مورخان امروزی حتی ادعا می‌کنند این باغ‌ها صرفاً داستانی خیالی بوده‌اند. دیگران استدلال می‌کنند این معما ممکن است ناشی از اشتباه نویسنده باشد: اینکه فیلو درواقع به باغ‌های معلق نینوا اشاره می‌کرد و به اشتباه از نام باغ‌های معلق بابل استفاده کرد. بنابراین، بعید است هرگز به این مساله پی ببریم، زیرا هر مدرک باقیمانده‌ای از وجود باغ‌های معلق احتمالا زیر آب پنهان است.

چرا چیزها را به یاد می‌آوریم و فراموش می‌کنیم؟

خاطرات از ارزشمندترین دارایی‌های انسان هستند، اما مکانیسم‌هایی که موجب ذخیره خاطرات در مغز ما می‌شوند، هنوز ناشناخته هستند. به‌عنوان مثال، هیچ‌کس نمی‌تواند دقیقاً بگوید که ذهن چگونه اطلاعاتی را که دریافت می‌کند، به خاطرات حفظ‌شدنی تبدیل می‌کند.

پژوهشگران برای مطالعه‌ی حافظه از رویکرد پیمانه‌ای استفاده می‌کنند و تمام جنبه‌ها را بررسی و داده‌ها را مانند پازل درکنار هم قرار می‌دهند. آنچه درحال‌حاضر می‌دانیم، این است که ذهن در به خاطر سپردن رویدادهای مهم زندگی (مانند ازدواج و فارغ‌التحصیلی) و همچنین کلماتی که می‌توانند به تصویر کشیده شوند یا مشابه فیزیکی و بصری داشته باشند (برخلاف مفاهیم انتزاعی) مهارت بیشتری دارد. با‌این‌حال، یادآوری خاطرات فقط نیمی از معادله است؛ فراموش کردن هم یک ویژگی محسوب می‌شود.

می‌توانید تصور کنید که اگر مغز شما به‌طور غیرارادی تک‌تک اطلاعاتی را که طول روز به دست می‌آورد، حفظ می‌کرد، چه می‌شد؟ طولی نمی‌کشید که ذهن شما پر از داده‌هایی می‌شد که به آن‌ها نیازی نداشتید و فضای کمی برای اطلاعاتی باقی می‌ماند که باید حفظ می‌شدند.

برخی از کارشناسان پیشنهاد می‌کنند دادن زمانی به مغز برای پاکسازی روزانه ذهن می‌تواند یکی از اهداف اصلی خواب باشد. با‌این‌حال، پژوهش‌های بیشتری نیاز است تا دانشمندان رابطه‌ی بین خاطرات و فعالیت عصبی، وضوح حافظه و حتی مناطقی از مغز را که خاطرات را ذخیره می‌کنند، بهتر درک کنند.

انسان تا چه سنی می‌تواند زندگی کند؟

طبق اطلاعات ارائه‌شده در مجله‌ی بی‌بی‌سی فوکوس، رکورد قابل‌تایید فعلی برای طولانی‌ترین مدتی که یک انسان می‌تواند زندگی کند، ۱۲۲ سال و ۱۶۴ روز است.

اگرچه این امر چندان رایج نیست، اما همه ما درباره افرادی شنیده‌ایم که بیش از یک قرن زندگی کرده‌اند. اما آیا واقعا می‌توانیم حد نهایی امید به زندگی انسان را شناسایی کنیم؟

نظر کارشناسان درباره حد نهایی امید به زندگی انسان متفاوت است. برخی می‌گویند به خاطر نوآوری‌های پزشکی مدرن، انسان معمولی می‌تواند انتظار داشته باشند ۸۰ تا ۹۰ سال زندگی کند. دیگران تخمین می‌زنند ژنوم ما طوری برنامه‌ریزی شده است که می‌تواند تا ۱۱۵ سالگی ما را زنده نگه دارد.

ژوآو پدرو د ماگالهیس، دانشمندی از دانشگاه بیرمنگام انگلستان ژنوم حیوانات دیگری را بررسی کرد که به خاطر عمر نسبتا طولانی خود معروف هستند (مانند موش‌های حفار برهنه و نهنگ‌های قطبی) و به این نتیجه رسید که انسان با اصلاحات ژنتیکی که عملکردهای سلولی مسئول تنظیم پیری را هدف قرار می‌دهند، می‌تواند تا هزار سال زندگی کند.

در همین حال، پژوهشی که سال ۲۰۲۳ در مجله‌ی PLoS One منتشر شد، سوابق مرگ‌ومیر ۱۹ کشور پردرآمد را برررسی کرد و به این نتیجه رسید که حداکثر طول عمر افراد معمولی در طول دهه‌ها درحال افزایش است و علت آن تا حدی فناوری‌های جدید نجات‌دهنده زندگی است.

گرانش چگونه عمل می کند؟

درحالی‌که می‌توانیم براساس قوانین ثابت‌شده فیزیک (جاذبه‌ی بین دو جسم با توجه به جرم آن‌ها)، نحوه تاثیر گرانش بر دنیای واقعی را توصیف کنیم، هنوز جنبه‌های اسرارآمیزی از گرانش وجود دارد که دانشمندان را سردرگم کرده است. به‌عنوان مثال، با وجود آزمایش‌هایی که در طول سال‌ها برای نشان‌دادن ارتباط میان گرانش و مکانیک کوانتوم انجام شده است، پژوهشگران هنوز تفاوت قابل اندازه‌گیری را مشاهده نکرده‌اند که بتواند به‌طور موثر این دو تئوری را متحد کند. چنین نظریه‌ای می‌تواند به‌طور کامل مبانی جهان را توضیح دهد.

پایه‌های درک کنونی ما از گرانش کامل نیست. کار پیشگام نیوتن نمی‌تواند سیاه چاله‌ها و پدیده‌های گرانشی دیگر را توضیح دهد. تقریبا سه قرن بعد، نظریه نسبیت عام آلبرت انیشتین به پر کردن برخی از این شکاف‌ها کمک کرد. اگرچه مطالعه‌ای که اخیرا در مجله‌ی The Astrophysical Journal منتشر شده است، نشان می‌دهد شتاب‌های مداری مشاهده‌شده از ستاره‌های دوگانه‌ای که از هم جدا شده‌اند، با پیش‌بینی‌های نیوتن-انیشتین همخوانی ندارند. با‌این‌حال، پژوهشگران دست از تلاش برای درک اسرار گرانش و ارائه نظریه‌ی همه چیز نکشیده‌اند.

ماده تاریک و انرژی تاریک دقیقاً چه هستند؟

ممکن است با اصطلاح ماده تاریک و انرژی تاریک آشنا باشید که در این زمینه، تاریک به معنای بد و شیطانی نیست، بلکه به این معنا است که نمی‌توانیم آن‌ها را ببینیم. بیش از دو سوم همه چیز انرژی تاریک است، درحالی‌که ماده تاریک کمی بیش از یک چهارم جهان را تشکیل می‌دهد.

مشکل تلاش برای مطالعه ماده تاریک و انرژی تاریک این است که تشخیص اینکه آن‌ها دقیقا چه چیزی نیستند، بسیار راحت‌تر از تشخیص این موضوع است که آن‌ها چه چیزی هستند.

ماده تاریک ماده‌ای معمولی یا مشاهده‌پذیر نیست و پادماده هم نیست، زیرا همان آثار تشعشعی را که در زمان نابودی ماده-پادماه مشاهده می‌کنیم، ایجاد نمی‌کند.

درک ما از نحوه عملکرد نور این موضوع را رد می‌کند که سیاه‌چاله‌های بزرگ ماده تاریک هستند. با‌این‌حال، تاثیرات ظاهری ماده تاریک بر کهکشان‌ها و خوشه‌های کهکشانی، پژوهشگران را مطمئن کرده است که قطعا چیزی به نام ماده تاریک وجود دارد. از سوی دیگر، انرژی تاریک هم ازنظر ترکیب اسرارآمیز است و هم اندازه‌گیری مستقیم آن غیرممکن است. البته این امر پژوهشگران را از استفاده از تلسکوپ‌های پرقدرت برای یافتن و مطالعه آن باز نداشته است.

درون سیاه‌چاله چه اتفاقی می‌افتد؟

سیاهچاله‌ها در داستان‌های علمی‌تخیلی و فرهنگ عامه معمولا به شکل دروازه‌های میان ابعادی یا ساختارهای مارپیچی فضایی که همه چیز را می‌بلعند، به تصویر کشیده می‌شوند. اما اگر به نحوی درون آن گرفتار شوید، چه اتفاقی می‌افتد؟ هر دو تفسیر ممکن است.

اگر اولی باشد، پاسخ از تئوری کرم‌چاله پیروی می‌کند که توسط فیزیکدانان آلبرت انیشتین و ناتان روزن در سال ۱۹۳۵ براساس ایده سفیدچاله از فیزیکدان دیگری به نام لودویگ فلام، مطرح شده است. سیاه‌چاله‌ها و سفیدچاله‌ها که توسط پل‌های اینشتین–روزِن به هم متصل می‌شوند، ازنظر تئوری می‌توانند به‌عنوان میان‌برهای کیهانی برای سفر بین‌ستاره‌ای عمل کنند.

متأسفانه، احتمال دیگر محتمل‌تر به‌نظر می‌رسد: ورود به سیاه‌چاله‌ای با جرم ستاره‌ای یا سیاه‌چاله‌ای که توسط مرگ گرانشی ستاره ایجاد شده است، موجب می‌شود کل بدن شما کشیده (اثر اسپاگتی) شود که مشخصا وحشتناک است. نتیجه‌ی کمتر خشونت‌آمیز (اما همچنان آزاردهنده) در صورتی رخ می‌دهد که به نحوی خود را درون سیاه‌چاله‌ای عظیم بیابید: می‌توانید بیرون را ببینید، اما دیدن و نجات از خارج از افق رویداد غیرممکن است.

تا زمانی که کسی واقعا نتواند آزمایش مناسبی انجام دهد (و زنده بماند تا نتایج را بگوید)، هر پاسخی به این سوال که درون سیاه‌چاله چه اتفاقی می‌افتد، صرفا براساس حدس‌های مبتنی‌بر اطلاعات خواهد بود.

بعد از مرگ چه اتفاقی برای انسان می‌افتد؟

کارشناسان کلینیک کلیولند تصویر کاملا واضحی از آنچه پس از مرگ برای بدن شما اتفاق می‌افتد، ترسیم می‌کنند که شامل کاهش مداوم دمای بدن، تغییر رنگ پوست و تغییر متناوب بدن بین حالت سفتی و آرامش است. اما درحالی‌که می‌توانیم تغییرات قابل‌مشاهده‌ای را که برای بدن بی‌جان اتفاق می‌افتد، توصیف کنیم، تجربه غیرفیزیکی مردن داستان متفاوتی است.

مطالعه‌ای که در مجله‌ی Resuscitation منتشر شد، شامل بیش از دو هزار بیمار ایست قلبی در ایالات متحده، بریتانیا و اتریش بود. در طول چهار سال، پژوهشگران با بازماندگان آن‌ها صحبت کردند. ۳۹ درصد از مصاحبه‌شوندگان تجربیات و جزئیاتی را از دوره‌ای که ازنظر بالینی مرده درنظر گرفته می‌شدند، به خاطر داشتند. بررسی این امر بسیار مهم است، زیرا گفته می‌شود عملکرد مغز طی نیم دقیقه پس از توقف قلب متوقف می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، نتایج نشان می‌دهد ایده آگاهی پس از مرگ سزاوار مطالعه بیشتر است.

جک قاتل که بود؟

تعداد کمی از جنایتکاران در سراسر جهان به اندازه قاتل سریالی بدنام یعنی جک قاتل بدنام هستند که البته نکته عجیب این است که نام واقعی او را نمی‌دانیم. این قاتل مرموز ساکن لندن با ارتکاب قتل‌های وحشتناک در منطقه وایتچپل، نزدیک قرن نوزدهم مقامات و عموم مردم را وحشت‌زده کرد. قرن‌ها بعد هویت او همچنان معما است.

ترکیبی از شواهد اندک و یهودستیزی باعث شد پلیس نتواند جک قاتل را شناسایی کند. در آن زمان، تمام کاری که کارآگاهان لندن باید روی آن کار می‌کردند، اظهارات شاهدان عینی با اعتبار مشکوک و همچنین بقایای پیش‌بند پر از خون و شالی بود که در نزدیکی یکی از پنج قربانی تایید شده جک قاتل پیدا شد. چیزی که اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند، این بود که برخی از شهروندان این باور نژادپرستانه را داشتند که جک قاتل مهاجر است که منجر به شناسایی تعدادی از مردان یهودی به‌عنوان مظنونین احتمالی شد.

هویت جک قاتل آشکار نشده است، اما علت آن عدم تلاش نبوده است. در طول سال‌ها، جرم‌شناسان سعی کرده‌اند راز این پرونده را آشکار کنند. در سال ۲۰۱۹، تجزیه‌وتحلیل دی‌ان‌ای میتوکندریایی روی شال انجام شد، اما کارشناسان به سرعت متوجه شدند چنین آزمایشی فقط می‌تواند موارد مشکوک را حذف کند نه اینکه قاتل را مشخص کند. بنابراین، باوجود جهش‌های بزرگ در علم پزشکی قانونی احتمالا بعید است که هرگز متوجه شویم جک قاتل که بوده است.

آرامگاه اسکندر کبیر کجاست؟

اسکندر مقدونی که در قرن سوم پیش از میلاد حکومت می‌کرد، یکی از مشهورترین و موفق‌ترین رهبران نظامی تاریخ است که عجیب است که آرامگاه نهایی چنین شخصیت تاریخی مهمی تا به امروز پیدا نشده است.

سوابق تاریخی نشان می‌دهد این پادشاه جنگجو در ابتدا در کنار دوست و جانشین خود بطلمیوس اول در ممفیس مصر به خاک سپرده شد. چند سال بعد، جسد پادشاه به یکی دیگر از شهرهای دیگر مصر یعنی اسکندریه منتقل شد. براین‌اساس، مورخان گمان می‌کنند جسد اسکندر مقدونی ممکن است به بخش شرقی شهر برده شده باشد و در آرامگاهی بی نام و نشان از سنگ مرمر قرار گرفته باشد.

یکی دیگر از مکان‌های احتمالی تابوت‌دانی بود که برای فرعونی به نام نکتانبوی دوم ساخته شد که هرگز نتوانست از آن استفاده کند. متأسفانه، در این مرحله، احتمالا هرگز متوجه نخواهیم شد اسکندر مقدونی کجا دفن شده است.

آیا درنهایت همه چیز به پایان می‌رسد؟ اگر چنین است، چه زمانی؟

متون دینی به‌طور گسترده به پایان جهان پرداخته‌اند و رویکردی نبوی‌تر و تقریبا سینمایی برای توصیف آخرالزمان اتخاذ کرده‌اند. دانشمندان نیز سه سناریوی بسیار متفاوت ارائه کرده‌اند.

اولین مورد در این فهرست، مِه رُمب یا بیگ کرانچ است: انبساط مداوم جهان به این معنا است که درنهایت ماده کافی درون آن وجود خواهد داشت که نه تنها رشد آن را متوقف کند، بلکه خودش نیز عقب‌نشینی کند. برای تشریح این موضوع، تصور کنید نوار لاستیکی را تا حد نهایت بکشید و سپس هر دو انتهای آن اجازه دهید تا به شکل اولیه خود برگردد.

تئوری دوم، یعنی «انجماد بزرگ» تصور می‌کند جهان در طول تریلیون‌ها سال چگونه خواهد بود. در ابتدا فاصله بین کهکشان‌ها به قدری زیاد می‌شود که دیدن آن‌ها غیرممکن خواهد بود و دیگر ستاره‌ای تشکیل نخواهد شد. تا زمانی که آخرین سیاه‌چاله‌های کلان جرم، تبخیر شوند، تمام انرژی در سراسر کیهان به طور یکنواخت توزیع می‌شود و کل جهان در تاریکی و سرما فرو می‌رود.

درنهایت، طرفداران شکاف بزرگ (بیگ‌ریپ) بر این باورند که جهان تا زمانی که انرژی تاریک از نیروی گرانش فراتر رود، به انبساط خود ادامه خواهد داد. درنتیجه، ستارگان، سیاره‌ها و حتی سیاه‌چاله‌ها متلاشی می‌شوند. در پایان این نابودی جهانی، تنها چیزی که باقی می‌ماند، ذرات گسسته و منفرد خواهد بود.

 

به قلم : سرکار خانم مریم صفدری

منبع : زومیت

مقایسه محصولات

0 محصول

مقایسه محصول
مقایسه محصول
مقایسه محصول
مقایسه محصول